13 July, 2008

بي عقلي

بايد که زندگي اجتماعيمان را با خرد سازمان دهيم؟
يعني خرد مبناي عمل هر روزه مان قرار گيرد؟
اينکه خرد مبناي عملمان باشد نه به دليل ارزش ذاتي آن است، که تنها ويژگي اش مقبوليت همه گيرش است
چون همه خود را واجد عقل مي دانند آن را به عنوان مبنا مي پذيرند به سان قراردادي که همه اعضاي جامعه پايبنديشان را به آن مسجل مي دانند
اما اشکال کار از همين جاست که خرد يک قانون جاري براي همه نيست
هرکس استنباط خود را دارد
هر کس منطق خود را منطقي تر مي داند
پس عقل هم ديگر يک قانون مرجع براي همه نيست
به دنبال يک قرارداد جديد بگرديد که همه قبولش داشته باشند

اگر نه، از خير جامعه بودن بگذريد

2 comments:

Anonymous said...

الان که دیگه عصر خرد ستیزیه بحثمنطق ها به جای منطق نقش لی اشتروس درین پدیده نباید دست کم گرفت

Anonymous said...

از خیر جامعه بودن گذشتیم